چرکین. (آنندراج). چرکین و ناپاک و پلید و ملوث و کثیف. (ناظم الاطباء). چرک آلوده. چرکن، زخم آلوده به چرک و ریم. ریمناک. رجوع به چرک و چرک آلوده و چرکین شود
چرکین. (آنندراج). چرکین و ناپاک و پلید و ملوث و کثیف. (ناظم الاطباء). چرک آلوده. چرکن، زخم آلوده به چرک و ریم. ریمناک. رجوع به چرک و چرک آلوده و چرکین شود
آلوده به شکر. کنایه از سخت شیرین: کنی یادم به شیر شکّرآلود که دارد تشنه را شیر و شکر سود. نظامی. چنین سقمونیای شکّرآلود ز دارو خانه سعدی ستانند. سعدی. و رجوع به شکرآکند و شکرآگین شود
آلوده به شکر. کنایه از سخت شیرین: کنی یادم به شیر شکّرآلود که دارد تشنه را شیر و شکر سود. نظامی. چنین سقمونیای شکّرآلود ز دارو خانه سعدی ستانند. سعدی. و رجوع به شکرآکند و شکرآگین شود
کنایه از خاک پوش، (آنندراج)، معفّر، (اقرب الموارد) (منتهی الارب) (المنجد)، مغبّر، (منتهی الارب) (اقرب الموارد) (تاج العروس) (المنجد)، اغبر، (منتهی الارب) (اقرب الموارد) : روی خاک آلود من چون کاه بر دیوار حبس از رخم کهگل کند اشک زمین اندای من، خاقانی (دیوان چ عبدالرسولی ص 327)، خود ندانست کآن چه واقعه بود سوبسو می دوید خاک آلود، نظامی، درویش صالح شاهد خاک آلود، سعدی (گلستان)، آتش چشم تو برد آب من خاک آلود، سعدی (خواتیم)
کنایه از خاک پوش، (آنندراج)، مُعَفَّر، (اقرب الموارد) (منتهی الارب) (المنجد)، مُغَبَّر، (منتهی الارب) (اقرب الموارد) (تاج العروس) (المنجد)، اغبر، (منتهی الارب) (اقرب الموارد) : روی خاک آلود من چون کاه بر دیوار حبس از رخم کهگل کند اشک زمین اندای من، خاقانی (دیوان چ عبدالرسولی ص 327)، خود ندانست کآن چه واقعه بود سوبسو می دوید خاک آلود، نظامی، درویش صالح شاهد خاک آلود، سعدی (گلستان)، آتش چشم تو برد آب من خاک آلود، سعدی (خواتیم)
مشک آلوده. مشک اندود. آلوده به مشک. مشک آگین. معطر: یعنی امسال از سر بالین پاک مصطفی خاک مشک آلود بهر حرز جان آورده ام. خاقانی. باد مشک آلود گویی سیب تر بر آتش است کاندر او قدری گلاب اصفهان افشانده اند. خاقانی. دست بردش به سیب مشک آلود چند نوبت گرفت شفتالود. سعدی
مشک آلوده. مشک اندود. آلوده به مشک. مشک آگین. معطر: یعنی امسال از سر بالین پاک مصطفی خاک مشک آلود بهر حرز جان آورده ام. خاقانی. باد مشک آلود گویی سیب تر بر آتش است کاندر او قدری گلاب اصفهان افشانده اند. خاقانی. دست بردش به سیب مشک آلود چند نوبت گرفت شفتالود. سعدی